بررسی علل فقر و فساد و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر

در میان آسیب های اجتماعی ، فقر اهمیت و سابقه ی تاریخی بسیار زیادی دارد.امروزه بسیاری از مردم جهان از پدیده ی فقر رنج می برند.نگارندگان در این مقاله در پی بررسی علل و عوامل مؤثر بر فقر و رابطه ی آن با فساد در سطح خرد و کلان هستند.روش پژوهش در این مقاله ، استفاده از آمار و ارقام موجود و بازخوانی پژوهش های پیشین در این زمینه است.پس از بررسی های انجام شده ، دریافته شد که فقر و فساد در ارتباط متقابل با هم قرار دارند و تحت تأثیر جریان های عمده ی جهانی، منطقه ای و ملی قرار دارند. فقر یک مشکل ساختاری در جامعه است که افراد را گرفتار می سازد. فرد فقیر به میل خود در یک خانواده فقیر متولد نمی شود. ساختارهای کلان اجتماعی که به دور باطل فقر دامن می زنند؛ به دست سلطه گران جهانی، منطقه ای و ملی به وجود آمده اند. این سلطه گران، علاقه ای به از بین بردن این ساختارها ندارند و امکان تحرک اجتماعی را از افراد فقیر سلب می کنند. فقر، نتیجه ای جز فساد به بار نمی آورد. در تحلیل بانک جهانی، فقر و فقدان تأمین اجتماعی، همراه با چشم اندازی نگران کننده درباره ی آینده، به عنوان عاملی مهم در استمرار فساد شناخته شده است.

کلیدواژه ها:

فقر نسبی ، فقر مطلق ، فساد کلان ، فساد خرد ، جهانی شدن اقتصاد