پدیدارشناسی هگلی و معنادار ی زندگی

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 396

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPH-10-37_005

تاریخ نمایه سازی: 12 تیر 1396

چکیده مقاله:

هگل ، پدیدارشناسی را دانش تجربه آگاهی خوانده است. بهنظر میرسد که غایت نهایی این دانش ارایه فلسفهای برای مطلق دانش و بهویژه دانش فلسفه است. اثبات پدیدارشناسانه دانش بودن فلسفه پدیدارشناسی کلان مسالهای است که دستکم سه زیرمساله اصلی را دربرمیگیرد و مساله معناداری زندگی یکی از آنهاست. آگاهی در مسیر پر از پیچوخم رشد و تنآوردگی خود مانند مسافری نمایش داده می شود که درحال بسط تجارب خویش است و بر پایه این تجارب به چیستی، معنا، مسیر و هدف خویش بهدیده نقد مینگرد و با دریافت کاستیهای خویش سفر را از پیمیگیرد تا آنها را برطرف سازد. کلیت این سفر نوعی معنایابی از راه تحقق خویش در غایتش است ولی در همینحال بیمعنایی و پوچی و مفاهیم همگن آن ازجمله منازلی هستند که آگاهی در گامهایی از سفرش بهگونهای گذرا خود را ساکن در آنها می یابد. این مقاله با درنظرگرفتن چندلایگی جریان پدیدارشناسی تاریخی هگلی در پی آن است تا آن را ذیل مفهوم معناداری زندگی نگریسته و حرکت پدیدارشناسانه آگاهی را ازحیث نسبتهایی که با مفاهیم مذکور برقرار میکند، مورد بازخوانی قرار دهد. در نهایت این مقاله میپرسد که آیا نمیتوان برای حل مساله معناداری زندگی راه کاری متفاوت ا ز آنچه در فلسفه حق او مطرح میشود یافت پس از آریگویی به این پرسش، ادعای این مقاله این است که پدیدارشناسی هگلی راهی برای رهایی از نقد یاکوبی علیه نیهیلیسم کانتی فیشتهای است. در این مقاله با تکیه بر متن پدیدارشناسی روح از دو زاویه به دشواره معناداری زندگی نگریسته میشود: یکی ارزش زندگی بهطورکلی، و دیگری ارزشهای اخلاقی و اجتماعی که درون ارزش کلی زندگی قرار می گیرند و باعث ضمانت آن میشوند.

نویسندگان

میثم سفیدخوش

استادیار فلسفه و کلام دانشگاه شهید بهشتی