درس تفکر و پژوهش پایه ی ششم دبستانو پیوندهای آن با برنامه ی آموزش فلسفه برای کودکان

دنیایی که در آن زندگی می کنیم چنان با شتاب درحال تغییر است که تعیین دقیق دانش آینده را دشوار کرده است. این بدان معنی است که نظام آموزشی باید بیشتر تلاش خود را در راه آموختن تفکر به کودکان صرف کند. یکی از موفقترین تلاش ها برای ابداع یک برنامه ی منسجم در زمینه ی آموزش تفکر برنامه ی فلسفه برای کودکان است که با هدف بازگشت تفکر محوری به جای حافظه محوری ابتدا در ایالات متحده و سپس در سراسر دنیا گسترش یافت. در کشور ما نیز چند سالی هست که این موضوع مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است و به دنبال آن، توجه تعلیم و تربیت را هم به خود معطوف نموده تا برنامه ای را تحت عنوان تفکر و پژوهش وارد نظام آموزشی کنند. هدف از پژوهش حاضر، فهم و شناسایی مضامین برنامه ی تفکر و پژوهش پایه ی ششم ابتدایی و برنامه ی فلسفه برای کودکان، و نیز نقاط اشتراک و افتراق این دو برنامه میباشد. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها با روش اسنادی صورت گرفت و نتایج با رویکرد توصیفی- تفسیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که دو برنامه ی موردنظر از منظر هدف، پرورش مهارت های تفکر، آموزگار در نقش تسهیل گر، حلقه ی کندوکاو و اجتماع پژوهشی، شیوهی ارتباط دوسویه و چندسویه بین آموزگار و دانش آموز، استفاده از محرک هایی همچون داستان و فیلم، تاثیر زبان بر تفکر و روش تدریس یادگیرنده محور با هم اشتراکاتی دارند و از نظر شیوهی اجرا در کلاس درس و نقش معلم و دانش آموز در جریان تدریس، مدت زمان تدریس، نیروی انسانی آموزش دیده، امکانات و تجهیزات، و غیره باهم تفاوت دارند.

کلیدواژه ها:

تفکر و پژوهش ، آموزش فلسفه برای کودکان ، پایه ی ششم