بررسی ماهیت نظریه جنگ عادلانه در فلسفه سیاسی کلاسیک (با نگاهی به فقه اسلامی)

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,613

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICIHPNU01_081

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر به بررسی و شناخت مفهوم نظریه جنگ عادلانه در فلسفه سیاسی و فقه اسلامی می پردازد. در حالی که جنگ به دو دسته عادلانه و غیرعادلانه تقسیم می شود، منشا شکل گیری نظریه فلسفه طبیعی و الهیات دوره کلاسیک بوده و توجیهی برای رفتن به جنگ در سرکوب بدعت گذاران و بت پرستان است که از موحد شدن انسان ها و شکل گیری حکومت توحیدی و نظم حاکم بر جامعه جلوگیری می کنند. در نگاه کلاسیک نظریه ماهیتی صلح آمیز داشته و از طریق آن خواستار برقراری عدالت و امنیت در جامعه بشری است. درمیان فلاسفه سیاسی آگوستین به عنوان پدر جنگ عادلانه شناخته شده است و هدفش از این کار اجرای عدالت در جامعه به وسیله برپایی دین توحیدی است که در آن نظم و عدالت خداوندی برپاست و با برهم زنندگان نظم جامعه از طریق جنگ عادلانه برخورد می کند و از طریق این جنگ به وسیله حاکم مشروع خواستار برپایی عدالت است. برپایی جامعه آرمانی مهم ترین دستاورد نظریه جنگ عادلانه است که در آن کوشیده شده دو حیطه جنگ برای عدالت و عدالت در جنگ را تفکیک کرده و تفسیر کمابیش روشنی از آن به وسیله ادله فلسفی ارایه و اصول جنگ را مشخص کنند، به گونه ای که مرز میان جنگ عادلانه و جنگ ناعادلانه مشخص شود. نظریه جنگ عادلانه just war به لحاظ ساختار منطقی سه ویژگی دارد که عبارت اند از :1- انواع جنگ 2- علل واهداف جنگ 3- اصول جنگ. همین سه نکته باعث شده تا امروزه سازمان ملل با بهره گیری از آن در بحث حقوق بشر رعایت قواید آن را در جنگ لازم بداند و کسانی را که این قواید را زیر پا بگذارند، جنایتکار جنگی معرفی کند. در نهایت این نظریه به لحاظ ساختار منطقی ای که دارد، با جهاد ابتدایی در فلسفه اسلامی همخوانی دارد.

نویسندگان

سعید باقری خاروانی

کارشناس ارشد، اندیشه سیاسی از دانشگاه مفید قم ومدرس دانشگاه آزاد اسلامی

سیدصادق حقیقت

دکتری علوم سیاسی عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم