نگاهی دیگر به انسان سازمانی معاصر

سال انتشار: 1370
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 714

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JMSD-1-1_002

تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1396

چکیده مقاله:

شاید یکی از دام هایی که نظریه های متداول سازمان و مدیریت بدان گرفتار آمده اند پیش فرض هایی است که تیوری های مذکور بر پایه آنها بنیانگذاری شده اند. این پیش فرض ها در نظر همه ی اهل علم قطعی انگاشته شده اند و هیچیک ار دانش پژوهان این رشته در آنها تردید ننموده اند، عدم تردید و مسلم پنداشتن پیش فرض های نظریات سازمان و مدیریت موجب ضعف ساختارهای سازمانی و شیوه های مدیریت شده و آنچنانکه انتظار می رفت نتایج نیکویی از آنها حاصل نگردیده است. یکی از پیش فرضهای اساسی در این میان، اصل بودن سازمان و تبعیت انسان از آن می باشد که محور اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. در این مقاله می کوشیم تا عوارض ناشی از این پیش فرض را اجمالا بررسی نماییم. عصر ما را عصر سازمان و انسان سازمانی نام نهاده اند. انسانی که همه لحظات زندگی اش با سازمان در هم آمیخته و او را هیچ گریزی از سازمان نیست برای بقا باید عضویت سازمانی را بپذیرد و شغلی را پیشه خود سازد و همچنانکه وبر میگوید در انجام وظایف خود احساس و عواطف درونی خود را به کنار نهد و شفقت و دلسوزی را در زندگی سازمانی راه ندهد. در سازمان ها باید انسانها اصل انگاشته شوند و مشاغل به تبع آنها شکل گیرند.

نویسندگان