رشته ای، بینارشته ای و پسارشته ای؛ تغییر الگوهای رشته ای در زبان شناسی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 536

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISIH-9-1_001

تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1396

چکیده مقاله:

تغییر اصلی در پژوهش زبان، در اوایل قرن بیستم توسط سوسور آغاز شد که خود سبب پایه گذاری زبان شناسی مدرن شد. این پژوهش در بخش مرکزی زبان بود؛ یعنی نظام زبان به مثابه نظامی مستقل بدون اینکه هر چیزی خارج از زبان در نظر گرفته شود. در آن زمان که زبان شناسی مدرن از نظر ساختار و وظایف به وضوح تعریف شده بود، یکی از رشته های برجسته تاثیرگذار در علوم انسانی و اجتماعی به حساب می آمد. این موفقیت چشمگیری بود اما به قیمت مجزا کردن زبان از محیط اطراف و بیرون نگاه داشتن کاربر زبان و بافتی که زبان در آن به کار می رود از حیطه بررسی زبانی، به دست آمده بود. هرچند محققانی که ترجیح می دادند زبان را در حیطه وسیع تری بنگرند، این رویکرد را مورد انتقاد قرار دادند و به طور کلی از چشم زبان شناسانی که در آن زمان به حلقه های زبان شناسی مسلط بودند، دور مانده بود؛ اما از دهه های آخر قرن بیستم،تغییرات مهمی در مطالعات زبانی رخ داد و دوره جدیدی با عنوان زبا ن شناسی پسامدرن خلق کرد که در آن پایه های نظری زبا نشناسی مدرن مسیله مند شد و شیوه بررسی و مشاهده زبان اساسا بازسازی شد

نویسندگان

نعمت الله فاضلی

دانشیار انسان شناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران.

فاطمه کوشکی

دانشجوی دکتری زبان شناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران