رابطه فرهنگ سازمانی و استراتژی سازمان

امروزه با توجه به سرعت بالا و حجم زیاد اطلاعات و به تبع سرعت بالای تغییرات اجتماعی و اقتصادی، سازمان ها همواره با ماموریت ها و چالش های پیچیده ای مواجه هستند. از این رو سازمان ها برای رسیدن به اهداف و کسب موفقیت در این رقابت جهانی باید در برابر این تغییرات واکنش مناسب نشان دهند و با استراتژی منعحف، کلیه فعالیت های سازمان راهماهنگ و یکپارچه نمایند. فرهنگ به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار برای سازمان ها این امکان را فراهم می کند که به سمت انعطاف پذیری و الگوپذیری حرکت کنند و به عبارتی می توان گفت، پیدا کردن هرگونه راه حلی برای انسجام و وحدت در سازمان (طراحی استراتژی مناسب با شرایط حاکم) متاثر از فرهنگ است در مراحل مختلف تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی، سازمان ها می بایست استراتژی فرهنگی را نیز لحاظ کنند تا به میزان تطابق بیرونی و انسجام درونی اهداف خود بپردازند. با توجه به خصوصیات فرهنگ همچون اکتسابی بودن، اشتراکی بودن، قابل انتقال بودن، الگویی بودن، سمبولیک بودن و تحبیق پذیر بودن فرهنگ، مدیران عالی سازمان با اعمال مدیریت فرهنگ سازمان می توانند به تشخیص باورهای و هنجارهای ناسازگار، تغییر باورهای ناسازگار و تثبیت آن پردازند. لذا با توجه به اهمیت این موضوع در این مقاله قصد داریم به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و استراتژی سازمان بپردازیم.

کلیدواژه ها:

فرهنگ سازمانی ، استراتژی ، سازمان ، اجرای استراتژی ، پیاده سازی استراتژی