تحلیل عوامل موثر بر تقاضای فارغ التحصیلان دانشگاهی جهت ورود به عرصه تعاون (مطالعه موردی: شهرستان دنا)

تغییر و تحولات سریع علم و فن آوری در سال های اخیر، کشورهای جهان بخصوص کشورهای کمتر توسعه یافته را با چالش های جدیدی روبرو ساخته است که گذر از آن ها نیازمند بکار گرفتن رویکردها و روش های خلاقانه است. در این میان نقش کارآفرینی و وجود افراد کارآفرین و همچنین شرکت های تعاونی می تواند تعیین کننده باشند و شاید به همین دلیل اقتصاددانان کارآفرینی را موتور رشد اقتصادی تعبیر کرده اند. کارآفرینی از طریق کشف فرصت ها و بهره برداری مناسب از آن ها، ایجاد فرصت های اشتغال، تغییر در محیط زندگی و... می تواند به توسعه کمک کند. در این مطالعه سعی در تحلیل عوامل موثر بر پذیرش اشتغال در حوزه تعاون در استان کهگیلویه و بویراحمد و به طور خاص شهرستان دنا طی الگوی اقتصاد سنجی و رگرسیونی لاجیت بوده ایم. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری و سپس با استفاده از نرم افزار Microfit الگوهای مورد نظر برآورد شدند. نتایج برآورد الگوی لاجیت نشان می دهد که رابطه معناداری بین متغیرهای درآمد افراد، سرمایه اولیه، آگاهی از نرخ سود تسهیلات در بخش تعاون، سطح تحصیلات و آموزش، وضعیت اشتغال افراد و حمایت های دولت و وجود زیرساخت های بخش تعاون و سن افراد با احتمال پذیرش اشتغال در حوزه تعاون وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون t رابطه معناداری بین متغیرهای اندازه خانوار و جنسیت افراد با احتمال تقاضا جهت پذیرش اشتغال در حوزه تعاون پیدا نشد.

کلیدواژه ها:

استان کهگیلویه و بویراحمد ، شهرستان دنا ، تعاون ، الگوی لاجیت