آموزش زبان با رویکرد شناختی: اهمیت علوم اعصاب شناختی در آموزش زبان خارجی
محل انتشار: دوماهنامه جستارهای زبانی، دوره: 8، شماره: 4
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 590
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LRR-8-4_003
تاریخ نمایه سازی: 6 آذر 1397
چکیده مقاله:
بشر از دیرباز در جست و جوی درک فرآیندهای ذهنی در استدلال، تصمیم گیری، یادگیری و سایر فعالیتهای ذهنی بوده است؛ اما مطالعه علمی ذهن انسان از چند دهه قبل با پیدایش علوم شناختی آغاز شد. برخی علوم نیز برای به روزمانی و دستیابی به دستاوردهای جدید، به علوم شناختی گرایش پیدا کردند و پسوند شناختی در بسیاری از این علوم به کار رفت. آموزش زبان نیز به عنوان یک علم میان رشته ای باید از دستاوردهای علوم شناختی برای متحول و به روز شدن بیشتر بهره مند شود و در عمل از آنها استفاده کند. پیوند مستقیم میان آموزش زبان و علوم شناختی اندکی مشکل به نظر می آید؛ به همین دلیل، به علومی مثل روان شناسی شناختی، زبان شناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی نیاز است تا تعامل و تلفیق آموزش زبان و علوم شناختی ممکن شود. هدف این مقاله، طرح و بررسی مبانی نظری آموزش زبان با رویکرد شناختی با استفاده از علوم اعصاب شناختی و ارایه مبنایی برای انجام تحقیق میدانی در این زمینه است. در این پژوهش، در پی یافتن پاسخ برای دو پرسش هستیم؛ اینکه تا چه اندازه می توانیم علوم اعصاب شناختی را در آموزش زبان به کار بریم و رویکرد یاددهی-یادگیری سازگار با مغز چه کاربردی در آموزش زبان دارد. براساس این پژوهش، علوم اعصاب شناختی که عملکردهای شناختی را با توجه به عملکرد و ساختار مغز مطالعه می کنند، مبنای نظری مناسبی برای آموزش زبان با رویکرد شناختی به شمار می روند و رویکردهای آنها در آموزش زبان بسیار کاربرد دارد؛ مانند اصول یاددهی-یادگیری سازگار با مغز که دانستن و کاربرد آنها در فرآیند یاددهی و یادگیری زبان خارجی بسیار مفید و راهگشا است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمودرضا گشمردی
دانشیار زبان فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران