تحلیل معناشناختی استتیک به مثابه نقد پدیدار شناختی شکل گرایی
محل انتشار: پژوهش در هنر و علوم انسانی، دوره: 3، شماره: 6
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 455
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RAH-3-6_010
تاریخ نمایه سازی: 4 آبان 1398
چکیده مقاله:
جدل بین طرفداران برتری نقش امرمحسوس وامرمعقول در فرایند ادراک هنری بیگمان ازدیرینه ترین نزاع های تاریخ فلسفه ی هنر و زیباشناسی به شمار می رود؛ نبردی که به محل مناقشه اصلی اردوگاه های تجربه گرا و عقل گرا بدل شده است. هدف اصلی مقاله در ارتباط با این پرسش است که ریشه ی راستین زیباشناسی به چه چیز باز می گردد و چگونه غفلت از این معنا به داوری های زیباشناختی شکل گرایانه، غافل از ادراک حسی منجر می شود. این مقاله تلاش می کند به مدد روش های تحلیل معناشناختی ریشه شناسی و اصطلاح شناسی، که ازاجزاء روش شناسی پدیدارشناختی به شمارمی آیند، با اشاره به بن مایه ی حسی نهفته دربطن استتک: Aesthetic ، به نقد نگره های شکل گرایانه ناب که مبتنی براستدلال های عقلی ومفهومی هستند؛ همچنین نگره های صرفا تجربه گرایانه که برعالم عینیات و ماهیت و جوهر ابژه های هنری تاکید می کنند پرداخته و ازاین رهگذر به مسیر پیش روی پدیدارشناسی به عنوان راه حلی برای کاهش فاصله بین امور محسوس ومعقول، یا دوگانه ی ریالیسم/ ایده آلیسم اشاره دارد. دربدنه ی اصلی مقاله به نظریه هایی که درتاریخ تحول زیباشناسی وفلسفه ی هنر با این تحلیل معناشناختی همراه هستند اشاره شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فرنام مرادی نژاد
دانشجوی دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشگاه هنر اصفهان
مرضیه پیراوی ونک
استادیار گروه پژوهش هنر، دانشگاه هنر اصفهان
احمد الستی
استادیار گروه سینما، دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی هنرهای زیبا، دانشگاه تهران