عقل ابزاری
تعقل یا عقلانیت ابزاری یا کارکردی، در پی هدفی خاص و به دنبال سود و فایده یک عمل است و معیارهایی چون کارایی و سودبخشی مادی را مورد نظر قرار میدهد. عقل ابزاری، عقلی کاسب کارانه، حسابگرانه و فایده طلب است و به دنبال خروجیهای محسوس و عینی است(عقل تحصلی ابزار ساز). در این نوع تعقل، اولویت با تطبیق دادن انسان با جامعه صنعتی و تولید است که سود لازم و حداکثری فراهم گردد. اقتصاد و دریافت مادی، سود و صرفه اصل گرفته میشود، بین ارزشها و واقعیت نوعی جدایی وجود دارد و فعالیت ها کمتر مبتنی بر ارزشهای اصیل و پایدار است. روابط بر حسب نیاز تعریف شده و نیازمند از عشق حقیقی برخوردار نیست. گذر از جامعه سنتی به صنعتی و سپس مدرن، نگاه انسان تغییر کرده است. به نظر الوانی (1394: 382) «انسان بهتدریج معیارهای عمل اخلاقی و ضابطه زندگی را از یاد برده است. وی خود را از قیود رهانیده و آزاد کرده است و هیچ ضابطهای به جز خود پذیرا نیست. این استقلال او را نسبت به رخدادهای زندگی منفعل کرده است. انتخابهای انسان، اعمال، رفتار و تفکر او را که قبلا بر اعتقاد به حقیقت غایی استوار بود، بیپایه و اساس ساخته است. اقتصاد و نیروهای اجتماعی به صورت نیروهای طبیعی کوری در آمدهاند که انسان برای بقا باید خود را با آنها منطبق و سازگار کند، در نتیجه با انسانهایی مواجه هستیم که جوهر انسانی را از کف داده و تمام تلاش وی استفاده از طبیعت و بقای مادی خویش است». او با نگاهی مادیگرایانه جهان را با عدسی محدود و محدودکننده عقل استدلالی و حسابگر میبیند، لیکن اگر انسان بخواهد در پی تصمیمات مطلوب و درستی باشد که خیر و مصلحت و رفاه وی را در پی دارد(مطلوبیت)، باید اولویت را به ماهیت و معانی تعقل جوهری بدهد. در نظریههای مبتنی بر تعقل جوهری دریافتن معنای واقعی زندگی مهم است، در حالیکه در نظریههای مرتبط با تعقل ابزاری، تطبیق دادن انسان با معیارهای فنی و شاخص های جامعه صنعتی و هر چه بیشتر کسب سود، مدنظر است.