افلاطون و درسواره هایش

9 بهمن 1402 - خواندن 2 دقیقه - 110 بازدید

افلاطون یکی از فیلسوفان بزرگ یونان و آتن در عصر کلاسیک یونان است. به تعبیر دیوگنوس لائرتیوسی نام واقعی او آریستوکلس بود و به دلیل هیکل تنومندش به او لقب افلاطون را دادند. همچنین بسیاری او را بزرگ‍ترین فیلسوف تاریخ می دانند. او در کنار استادش سقراط و شاگردش، ارسطو، یکی از سه فیلسوف بزرگ یونان باستان است. فیلسوف شاه و نظریه مثل دو ایده اصلی در آثار او هستند.


افلاطون . درسواره هایش:

به راستی اگر انسان، اندیشه ی خود را متوجه به وجود راستین نماید، دیگر زمان آن نخواهد داشت که رفتار افراد را در نظر آورد و با مردم ستیزه کند و درباره ی آنها دشمنی و کینه در درون خود بپروراند.


نادانی هر کس به دو چیز دانسته می شود : اول خبر دهد و بگوید چیزی را که از او نپرسیده اند. دوم سخن گفتن بیش از حد ضرورت


جویندگان جاه و مقام، اگر نتوانند بر همه ی قبیله ریاست کنند، بر یک سوم قبیله را کافی می شمارند و اگر نتوانند نظر خرده گیران و بزرگواران را به خود جلب کنند، به خوش باوری زیردستان و فرومایگان بسنده می کنند.


عشق پدر امنیت، ملاطفت، نازکی، نرمی، شادی و رغبت است که بدو، خیرات عزت و همه بدیها ذلت و زوال یافته اند.


زیاده روی در آزادی، به ناچار منجر به زیاده روی در بندگی خواهد شد؛ چه در فرد، چه در حکومت.


انسان، چیزی را دوست می دارد که شایستگی آن را با شایستگی خویش، یکسان بداند؛ یعنی رونق آن را رونق خود و شکست آن را شکست خویش بپندارد.

افلاطوناموزش فلسفهراه زندگی فلسفیمردان اندیشه