تاًثیر استراتژی مدیریت دانش و فن آوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی نوآوری در سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان

عملکرد سازمانی یکی از مهمترین سازه ها در تحقق اهداف سازمانی و همچنین یکی از مهمترین سازه های مورد بحث در پژوهش های مدیریتی است و بدون شک مهمترین معیار سنجش موفقیت شرکت های تجاری به حساب می آید. عملکرد سازمانی یک مفهوم چندبعدی است که به طورکلی بر موقعیت سازمان نسبت به رقبا متمرکز میشود و به معنای دستیابی به اهداف سازمانی و انجام مسئولیت هایی که سازمان به عهده دارد است. عملکرد سازمانی ترکیب گسترده ای از دریافت های ملموس و غیرملموس است. شاخص های ملموس به مواردی چون سودآوری، بازده حقوق صاحبان سهام و شاخص هایغیرملموس به رضایتمندی کارکنان و موفقیت در ارائه محصولات جدید و به سطح خلاقیت و نوآوری و نیز افزایش سطح دانش سازمانی اشاره دارد. از جمله عوامل تاثیرگذار بر عملکرد سازمانی می توان به مدیریت دانش و فناوری اطلاعات اشاره کرد. در دنیای کسب و کار امروزی بخش عظیمی از فعالیت های ما مبتنی بر اطلاعات و دانش است و زمان کمتری برای کسب تجربه و بدست آوردن دانش در دسترس است .در این شرایط سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت میپردازند . مطابق با دیدگاه محققان مدیریت استراتژیک، توانایی سازمان برای حفظ عملکرد بهینه به توانایی کسب مزیت رقابتی بستگی دارد. به نظر طرفداران دیدگاه مبتنی بر دانش از میان همه منابع، دانش شرکت به عنوان منبع متمایز پایدار و مزیت رقابتی محسوب میشود به عبارتی بدون مدیریت دانش نمی توان به عملکرد بهتر و مزیت رقابتی دست یافت. اکثر شرکت های بزرگ با اینکه به طور فعال و مبتکرانه به استفاده از مدیریت دانش دست زده اند ولی در بسیاری از سیستم های مدیریت دانش موفق نبوده اند. برای استفاده از آمار استنباطی،نخست به منظور بررسی توزیع داده ها (نرمال بودن یا عدم نرمالیتی) از آزمون نرمالیتی (کلموگروف-اسمینروف) استفاده شد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهره گرفته شد. با وجه به نتایج به غیر از فرضیه (استراتژی شخصی سازی مدیریت دانش بر عملکرد فرآیندی تاثیر دارد) تمامی فرضیه ها مورد پذیرش قرار گرفت.

کلیدواژه ها:

استراتژی مدیریت دانش ، فناوری اطلاعات ، عملکرد فرآیندی ، عملکرد مالی