زمینه و هدف:
راهنماهای طبابت بالینی حاوی توصیههایی برای بهینهسازی مراقبت از بیمار هستند که با مرور نظام مند شواهد و ارزیابی مزایا و معایب گزینههای جایگزین انجام می گیرند. راهنماها نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات، کاهش تنوع روش های درمانی، کاهش خطاهای پزشکی، مدیریت هزینه های سلامت و افزایش ایمنی بیمار دارند. این مطالعه با هدف تحلیل تصمیم ها، پیامدها و روندهای سیاستی بکارگیری
راهنماهای طبابت بالینی در
ایران طی سالهای ۱۳۸۰ الی ۱۴۰۰ انجام گرفت.
روش کار: این پژوهش از نوع
تحلیل سیاست گذاری سلامت بوده که با استفاده از رویکرد تحلیل از فرایند سیاست (Analysis of the policy process) انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از روش بررسی اسناد سیاستی (تعداد=۷۹) و مصاحبه کیفی (تعداد=۲۷) استفاده گردید. تحلیل اسناد سیاستی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار Excel انجام گرفت. تحلیل مصاحبه ها به روش تحلیل چارچوبی و با استفاده از نرمافزار MAXQDA۱۰ انجام گرفت.
نتایج: سیاست بکارگیری
راهنماهای طبابت بالینی در
ایران از سال ۱۳۸۰ شروع و طی دو دهه گذشته تکامل یافته است. طی سالهای ۱۳۹۵ الی ۱۴۰۰ تعداد ۸۳۶ راهنمای طبابت بالینی (محصولات دانشی) ابلاغ شده است، اما به گفته مشارکت کنندگان بسیاری از این راهنماهای کیفیت لازم را نداشته اند و مورد استفاده پزشکان قرار نگرفته اند. یافته های مطالعه نشان داد که در
ایران زمینه مناسبی جهت بکارگیری
راهنماهای طبابت بالینی وجود دارد و سیاست های بکارگیری
راهنماهای طبابت بالینی از محتوای مناسبی برخوردار هستند، اما در توسعه (تدوین و بومیسازی) و اجرای
راهنماهای طبابت بالینی شکاف عمیقی وجود دارد.
نتیجه گیری: هرچند روند بکارگیری
راهنماهای طبابت بالینی در
ایران بهبود یافته است، اما اجرای
راهنماهای طبابت بالینی در کشور با چالش هایی مواجهه است و به طور کامل اجرا نشده اند. بنابراین نیاز به اتخاذ روش ها و رویکردهای استاندارد و جدید برای بهبود کیفیت و قابلیت اطمینان از راهنماهای بالینی وجود دارد. همچنین حمایت دولت، وزارت بهداشت، جامعه پزشکی، سازمانهای بیمه گر و سایر ذینفعان، همراه با همکاری و تلاش در زمینه سیاستگذاریها ضروری است.