روانشناسی و آموزش کودکان دارای اختلال خواندن

امروزه روش رایج برای کمک به بسیاری از دانش آموزانی که مشکل یادگیری دارند یا دچار ناتوانی هستند، این است که بهطور عملی در مدارس عادی تحصیل کنند،به این ترتیب معلمان کلاس عادی وادار می شوندکه جرات و شایستگی لازم برایرویارویی با نیازهای تربیتی،اجتماعی و شخصیتی چنین دان شآموزانی را در خود گسترش دهند .اغلب روش هایی که ویژهنامیده می شوند فقط فنون آموزشی اساسی و مناسبی هستند که با ظرافت و دقت بیشتری به کار می روند.دیدگاه های عنوان شده در این تحقیق به دنبال آن است که در زمین هی پرورش گستره ی وسیع توانایی هایدانش آموزان، پیشنهادهای عملی و موثر ارایه دهد تا این دانش آموزان بتوانند در برنامه ی مدارس عادی ادغام شوند. معلمان باافزودن همه یا بعضی از راهبردهای تشریح شده،به گنجینه ی مهارت های عادی خود، رویکردشان را با هم هی کودکان ، چندبعدی تر و انطباق پذیرتر خواهند ساخت و می توانند برنامه های عادی را با دانش آموزان دچار مشکل یادگیری تطبیق دهند تاآنها نیز بتوانند به موفقیت هایی دست یابند. پژوهش حاظر هدف معرفی اختلال خواندن و آموزش راهکارهایی برای معلمان در جهت ارتقای کیفیت آموزشی از طریق توانمندسازی و تعالی مهمترین رکن نظام آموزشی، یعنی معلم به عنوان کارگذار فکور می باشد. نکته ای که برای معلمان لازم است، پرهیز از تشخیص کدگذاری های قالبی است. اگرچه مشکلات یادگیری و ویژگی های افراد دارای مشکلات یادگیری مشخص شده اند، اما حتما باید به این نکته عنایت داشت که هر کودک موجودی است بی همتا و بی مانند و مشکل او نیز بی همتا و بی مانند است و طریق درمانش نیز بی همتا و بی مانند والبته وجوه مشترکی نیز بین آنها می تواند وجود داشته باشد.

کلیدواژه ها:

اختلال ، خواندن ، یادگیری ، روانشناسی