بررسی تاثیر هوش تجاری و بازاریابی مبتنی بر دانش اثربخشی فعالیت های بازاریابی سازمان

در دنیای رقابتی امروز، هر سازمانی که از سیستم هوش تجاری بهره مند باشد از مزیت رقابتی ویژه ای در برابر رقبایش برخوردار است. هر آن چه که یک سازمان در مورد مشتری ها، فروشندگان، شرکا، محصولات و بازار می داند برای مدیران ارشد آن این امکان را فراهم می سازد که متناسب با این اطلاعات تصمیماتی منطقی اتخاذ نماید که منجر به افزایش درآمد، کاهش هزینه و افزایش حاشیه سود سازمان گردد. یکی از مهم ترین کارکردهای هوش تجاری این است که به تجارت کمک می کند که مشتری های خود را بهتر بشناسد تا خود را با خواسته های مشتریان تطبیق دهند. این ابزارها فرصت های بیشتری برای فروش فراهم می آورد و موجب اثربخشی بیشتر آن می شود، زمان پاسخگویی و کیفیت خدمات به مشتری را افزایش می دهد، درک واحد بازاریابی از روندها و الگوهای رفتاری مشتریان را ارتقاء می بخشد، دیدگاهی واحد و مشترک از مشتریان را گسترش می دهد و امکان برخورد فرد به فرد با آنها را فراهم می آورد. از طرفی بازاریابی مبتنی بر دانش به عنوان راهبردهای بازاریابی که بر اساس ادراک وسیع تر از دانش بازار و مشتری شکل گرفته اند تعریف می شود. بازاریابی مبتنی بر دانش از داده کاوی و ابزارها و چارچوب های مدیریت دانش استفاده می کند تا نیازهای بازار را شناسایی نموده و کمک می کند دانش نهفته در پایگاه های داده ها مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق ارتباط بکارگیری هوش تجاری و بازاریابی مبتنی بر دانش بر اثربخشی فعالیت های بازاریابی سازمان و از طرفی ارتباط سطح هوش تجاری با بازاریابی مبتنی بر دانش در یکی از فروشگاه های زنجیره ای شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده بین سطح هوش تجاری و رویکرد بازاریابی مبتنی بر دانش با اثربخشی فعالیت های بازاریابی این فروشگاه ها رابطه مثبت و معناداری (همبستگی بالا) وجود دارد. همچنین بین سطح هوش تجاری و رویکرد بازاریابی مبتنی بر دانش همبستگی بسیار بالایی وجود دارد. زیرا بکارگیری ابزارها و تکنولوژی های هوش تجاری مانند پایگاه داده و داده کاوی تاثیر بسزایی در ایجاد پروفایل خوب از مشتریان و همچنین تحلیل روندها و شناسایی و کشف الگوهای پنهان در داده ها ایفا می کند.

کلیدواژه ها:

هوش تجاری ، بازاریابی مبتنی بر دانش ، اثربخشی بازاریابی