واکاوی مبانی فلسفی اسلام نسبت به مدیریت براساس تحلیلهای محتوایی علامه جعفری وعلامه طباطبایی
محل انتشار: دومین کنفرانس بین المللی مدیریت و حسابداری
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 969
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MANAGECONF02_0198
تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396
چکیده مقاله:
با وجود جوان و متاخر بودن علم مدیریت در صورت فعلی آن می توان ریشه های آن را در نصوص اسلامی و سیره نبی اکرم و ایمه اطهار علیهم السلام یافت. اگر بپذیریم که از نظر اسلام جهان عبث و بیهوده آفریده نشده و حکمتی در کار خلق جهان بوده است و اگر بپذیریم که آدمی خلیفهء خداوند و جاری کنندهء ارداه اوست در زمین و همچنین خداوند او رامدنی بالطبع آفریده است و یکی از وجوه مدنیت او تکامل روحی و جسمی اوست در اجتماع منطقا باید معترف باشیم که رهبری این موجود ذاتااجتماعی می باید بر اساس موازینی باشد که در مجموع می توان آن موازین را مدیریت اسلامینامید.در این مقاله هدف واکاوی تحلیلهای دو اندیشمند ومتفکر جهان اسلام علامه جعفری وعلامه طباطبایی درمورد مدیریت وحکومت ونیز سازمان وجامعه میباشد.بابررسی تحلیلهای این دودانشمند جهان تشیع میتوان نتیجه گرفت که علامه طباطبایی به این نکته نظردارد که در مدیریت اسلامی مردم سالاری یا دمکراسی مقید به اسلام و در چارچوب اسلاماست ومدیریت قابل قبول از نظر علامه جعفری مدیریتی است که مدیران با توجیه افراد جامعه از )آنچه که شایسته( آنان است، افرادجامعه را به سوی یک رفتار متعادل و آگاه، مبتنی بر آزادی انتخابگرانه ومسیولانه هدایت می کنند تا بر رفتارهای آنان یک معقولیت انتخابگرانه حاکم باشد و بدین شکل، مدیریت معقول و انسانی الهی در اسلام وامامت آن منحصر می شود تا با علم و معرفت کافی از نیازهای طبیعی وفراطبیعی، انسان را به کمال شایسته خود برساند
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد پاسبان
استادیاردانشگاه آزادواحدتبریز
مهدی یوسف زاده بیرق
دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی دانشگاه آزادواحدتبریز
یوسف بابازاده
دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی دانشگاه آزادواحدتبریز